تکنیکهای خلاقیت
شاید بتوان خلاقیت را درک کرد، اما توصیف آن بهراحتی امکانپذیر نخواهد بود و به همین دلیل است که هنوز تعریف واحدی از صاحبنظران ارائه نشده است. در معنای کلی از خلاقیت تعریفی ارائهشده است که بیشتر بر روی ساخت مفاهیم ذهنی و جدید و قدرت ارائه راهحلهای جدید توجه دارد. گاهی ظهور خلاقیت بهقدری ناملموس است که دیگران توانایی درک آن را ندارند یا اصلاً متوجه آن نمیشوند.
یکی از ویژگیهایی که در افراد خلاق بارز است، قدرت خیالپردازی آنها است. به نظر میرسد که بین توانایی بازیافت اطلاعات و خلاقیت، رابطه معناداری وجود دارد.
نقش دو عامل در خلاقیت بسیار فراوان است. اولین عامل که نقش مواد اولیه را ایفا میکند، وجود دادهها و اطلاعات متنوع در ذهن است و دومین عامل نیز توان پردازش دادهها است که قدرت ذهنی نام دارد. ذهنی که بهتر میتواند اطلاعات را بازیافت کند، آنها را به خاطر بیاورد و آنها را توسعه دهد یا ترکیب کند، بیشتر میتواند مولد ایدههای نو باشد.
زمانی که فرد خلاقیت را یک مهارت مفید نداند، بهطور حتم نمیتواند قدرت خود را در زمینه خلاقیت افزایش دهد و درنتیجه اولین شرط برای ارتقای مهارت در هر زمینهای، انگیزش است.
زمانی که فرد به تفکر بپردازد و چیزهای غیرواقعی را در ذهن خود به تصویر کشد باعث میشود تا قدرت خلاقیتش تقویت شود. این روش میتواند در قالب مواردی نظیر پیرامون وضعیت آینده خود و جهان ظهور پیدا کند.
یکی از مهمترین ویژگیهای افراد خلاق و دارای مهارت نوآوری پرسش سؤالاتی است که بدیهیات را زیر سؤال میبرد.
بخش خلاق ذهن به نظر میرسد که رابطه خوبی را با بخش حافظه ندارد. برخی اوقات پیش میاید که افکاری خوب و اندیشههای نو در ذهن ظهور میکند و پس از لحظهای فراموش میشود. در چنین لحظاتی داشتن یک دفترچه یادداشت و یادداشتبرداری میتواند کمک بزرگی به افراد خلاق کند.
خلاقیت و ساخت ذهنی خلاق مثل بسیاری از تواناییهای انسان، بخش اعظم آن اکتسابی است و در طول زمان با انجام تمرینهای خاص و تکنیکهای خلاقیت رشد و پرورش مییابد که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره میکنیم:
این روش برای اولین بار توسط الکس ازبرن در سال ۱۹۹۰ معرفی شد. این یک تکنیک گروهی است که باعث برانگیختن خلاقیت در افراد میشود. از این روش جهت رسیدن به ایدههای نوآورانه و یا حل مسئله و مشکل استفاده میشود و مبتنی بر همفکری و مشاوره گروهی است.
تکنیک دلفی در سال ۱۹۶۴ مطرح شد. این روش به دلیل کارایی در یافتن راهحلها و حتی اتخاذ تصمیمات، بهسرعت به یک روش خلاقانه تبدیل شد. در این تکنیک نتیجهگیری هم مورد بحث است و هم دارای اهمیت زیادی است. در این تکنیک مانند طوفان ذهنی، مسئله مطرح میشود و از کارشناسان هر بخش بهطور جداگانه میخواهند تا در آن زمینه اظهارنظر کنند و راهحلهای خود را بهصورت مکتوب ارائه کنند.
این قدرت بهصورت خودآگاه یا ناخودآگاه توسط افراد خلاق مورداستفاده قرار میگیرد. اسکمپر مخفف سؤالاتی است که باعث برانگیختن قدرت خلاقیت فرد میشود. درواقع در این روش از افراد سؤالاتی را میپرسند که باعث میشود قدرت خلاقیت فرد برانگیخته شود.
در این تکنیک حالات غیرطبیعی توسط افراد تصور میشود و بهطور احتمالی نتیجهگیری میشود. درواقع این تکنیک بیشتر برای افزایش قدرت تخیل استفاده میشود تا حل مسئله. برای مثال یکی از سؤالاتی که میتوان پرسید: چه میشد اگر قیمت همهچیز رایگان بود و کسی مجبور نبود کار کند؟
هر فردی در زندگی خود با بسیاری از عوامل مواجه است که باعث کور شدن خلاقیت او میشود. اگر فرد بخواهد خلاقیت خود را شکوفا کند ابتدا باید این موانع را کنار بزند. برخی از این موانع را بهطورکلی فقط نام میبریم: ۱- ترس از اظهارنظر در حضور جمع ۲- اجتناب از تغییر ۳- قناعت به یک راهحل درست ۴- ساده گذشتن از کنار ایدهها ۵- پیشفرضهای اشتباه.
خلاقیت موضوع گستردهای است که در آن تکنیکهای مختلفی هم بکارگرفته میشوند. برای آشنایی با این تکنیکها
مقاله حاصل پژوهش هاشم خواجهزاده است که با دانلود فایل PDF کامل آن میتوانید در زمینه نوآوری و راهاندازی کسبوکار و موانع آن بیشتر آشنا شوید.
شما می توانید فایل PDF کامل این مقاله را پس از ثبت نام یا ورود دریافت نمایید
[restrict]
دریافت PDF کامل این مقاله
[/restrict]
در پایان جهت گسترش اطلاعات مخاطبان این مطلب، در لینک زیر کتابی مرتبط، برای شما عزیزان قرار گرفته است. امید است مطالعهی آن برای شما سودمند واقع شود.