موانع کارآفرینی: وجود یک نظام فرهنگی در جامعه، یک نیاز ضروری به حساب می آید، چراکه موجب تأمین نیازهای فیزیولوژیک افراد در جامعه میشود. همچنین باعث به وجود آمدن روابط اجتماعی بین اعضای جامعه شده و به جامعه یک هویت فرهنگی میدهد. وجود یک نظام فرهنگی باعث ایجاد همبستگی و انسجام اجتماعی میشود و در حفظ و تداوم بقاء جامعه تأثیرگذار است.
در رابطه با کارآفرین ها تصوراتی هست که باعث ایجاد تفاوت بین آنها و سایر افراد جامعه میشود. کارآفرینان افرادی اهل عمل هستند، نه اینکه فقط به اندیشیدن و ایده پردازی اکتفا کنند. کارآفرینی یک امر ذاتی است و افراد کارآفرین به دنیا می آیند. کارآفرینان افرادی مبتکر و خلاق هستند. در باور عده ای کارآفرینان وصله های ناجور علمی و اجتماعی هستند. برخی کارآفرینان را تنها به فکر کسب سود می دانند. عده ای کارآفرینان را افرادی خوشحال و عده ای دیگر آنها افرادی که در بیشتر موارد شکست می خورند، تصور میکنند و برخی هم کارآفرین را حد نهایی خطرپذیری می دانند. تعدادی از این تصورات و باورها درست است اما تعدادی هم غلط و حتی افسانه ای هستند.
در مسیر کارآفرینی گاه موانع بسیاری وجود دارد که رسیدن به مقصد و یا حتی اقدام برای به هدف رسیدن را دشوار میکند. موانعی مانند: وجود بروکراسی های پیچیده و سازمان های عریض و طویل که برای گرفتن یک مجوز باید مراحل اداری طولانی و پیچیده ای را طی کرد و حتی ممکن است در طی این مراحل مشکلات بسیاری پیش آید که شما را از شروع فعالیت منصرف کند. همچنین کمبودهای زیرساختی چون حمل و نقل و تجهیزات ارتباطاتی نیز یکی از موانع اصلی در جهت رشد کارآفرینی و تأثیرگذاری آن بر اقتصاد است که در کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعهیافته این مشکل بسیار بزرگی است. گاهی از کارآفرینان حمایت های مالی خوبی نیز انجام نمی گیرد.
اینکه در جامعه چه فرهنگی حاکم باشد در ایفای نقش کارآفرینی و نیز تولید شخص کارآفرین بسیار مؤثر است. وجود فرهنگ اشرافی گری، مصرفگرایی و رفاهطلبی مانعی جدی در راه کارآفرینی است. در جامعه ای که در آن فرهنگ کار کمرنگ باشد نمی توان انتظار داشت آن جامعه مولد کارآفرینی باشد. اعتقادات دینی اشتباهی نیز وجود دارد که از گرایش فرد به کارآفرینی جلوگیری کند. باوجود اینکه در فرهنگ دینی کار کردن بسیار گرامی شناخته شده است، اما گاهی اوقات اعتقاداتی مانند: بی اعتنایی به مال دنیا و زودگذر بودن دنیا باعث میشود تا در فرد و حتی جامعه فرهنگ کارآفرینی به وجود نیاید و یا امکان رشد پیدا نکند.
یکی دیگر از موانع جدی در کارآفرینی وجود ثروت ملی و تخصیص غیر مدبرانه آن است. با اینکه داشتن ثروت ملی برای یک کشور و مردم آن یک مزیت بسیار مهم است، اما اگر این ثروت به شکلی نادرست تقسیم شود میتواند به یکی از بزرگترین مشکلات تبدیل شود.
جریانات و نوسانات اقتصادی نیز باعث میشود تا افرادی در این نوسانات اقتصادی به ثروت های بادآورده ای برسند و دیگر به ریسک کردن و فعالیت های کارآفرینانه اشتیاقی نداشته باشند.
پارسونز در رابطه با موانع کارآفرینی تحلیلی انجام داده است تحت عنوان تحلیل AGIL و در آن موانع کارآفرینی را در دو دسته موانع مرتبط با سیاستگذاری و قوانین و موانع فرهنگی قرار داده است. در دسته اول عواملی مانند سیاست داخلی و خارجی و نیز تصمیمات حکومتی مرتبط با اقتصاد نقش دارند و در دستهی دوم جامعه و فرهنگ حاکم بر آن دخیل هستند.