مدیریت-انگیزش-2
مدیریت به فرآیند کار کردن با و بوسیله افراد و گروهها برای رسیدن به مقاصد سازمان است. فرایند که بر اساس برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل و ایجاد و مدیریت انگیزش بر کارکنان تأثیر میگذارد تا به تحقق اهداف معین منجر گردد.
انگیزش به معنای اشتیاق برای انجام اموری است که با انجام آنها فرد قادر خواهد بود یک نیاز محسوس خود را ارضا کند. انگیزه عبارت از حالتی درونی است که انسان را به یک سری فعالیت خاص وا می دارد. ارضای انگیزه موجب آرامش و عدم ارضای آن موجب تنش و در نهایت احساس ناکامی خواهد شد.
در تعریفی دیگر انگیزش را میتوان فرایندی دانست که انسان را وا می دارد تا به روش خاصی رفتار و تلاش کند تا به اهداف خاصی دست یابد. انگیزه چرایی رفتار فرد است و همین موضوع است که مدیریت انگیزش را برای موفقیت مدیر سازمان ضروری میسازد.
نیازهای هر انسان در ابتداییترین شکل تقسیم به دو دسته قسیم میشوند:
الف) نیازهای اولیه یا زیستی: شامل نیاز به غذا، آب، میل جنسی، خواب، هوا و …
ب) نیازهای ثانویه یا روحی و فکری: که با رشد انسان نماد مییابد مانند: رقابت، احترام، وظیفه شناسی، بخشندگی، محبت و …
اما نکته مهم در ارتباط با این تقسیمبندی عمل کرد مرتبط آنها است که مانع از تقسیم بندی کاملاً مجزای آنهای میشود.
مدیریت انگیزش تنها زمانی میسر است که مدیریت با تئئوریهای مطرح انگیزش آشنا باشد. تئوریهایی که جنبههای مختلف این موضوع را مورد توجه قرار دادهاند. تئوریهای مطرح در رابطه با شکل گیری، رفع و مدیریت انگیزش را میتوان در دو دسته بندی مطرح کرد:
الف- تئوریهای محتوایی انگیزش: نظریاتی هستند که در مورد اینکه چه چیز هایی موجب انگیزش میشوند، بحث میکنند:
ب- تئوریهای فرایندی انگیزش: نظریاتی هستند که در مورد چگونگی ایجاد انگیزش بحث می کنند
متن فوق بخشی از فایل مدیریت انگیزش است که توسط دکتر علیرضا رزقی رستمی تهیه شده است. برای مطالعه کامل فایل و آشنایی بیشتر و کاملتر با نظریههای مطرح شده در رابطه با انگیزش، میتوانید فایل PDF کامل این مقاله از همین صفحه دانلود نمایید.
میانگین زمان مطالعه: 2 دقیقه
[restrict]
دریافت PDF کامل این مقاله
[/restrict]