میانگین زمان مطالعه: 3 دقیقه
برای موفقیت در هر امری مجموعهای از عوامل و مولفهها دخیل هستند فرآیند کسب و کار نیز از این خصیصه مستثنی نیست. حال باید دید چه پارامترهایی به عنوان موتور محرکه در این امر عمل میکنند. مجموعهای از عوامل سازمانی و استراتژیک به عنوان سنگ بنا و کاتالیزگرهای این مقوله در این امر دخیل هستند که از آن به عنوان محرکهای موفقیت یاد میکنیم.
هر محصول جدیدی با اهداف و مقاصدی تولید و عرضه میشود استراتژی نوآوری محصول و فناوری برای کسب و کار یکی از این موتور محرکهها است که در نهایت به موفقیت در کسب و کار میانجامد. در واقع حوزههای استراتژیک خالق فرصتهایی برای نوآوری هستند که زمینه را برای رشد و پیشرفت فراهم میکنند.
قسمت اعظم کسب و کارها حوزههای استراتژیک را تعیین میکنند؛ بازارها، زمینههای محصول، بخشهای صنعتی یا فناوریها و…، اما شواهد نشان میدهند که اکثر اینها تفکری سنتی دارند و توانایی ارائه فرصتهای مورد نیاز را ندارند. این فرصتها از طریق کشیدن نقشهها و تعیین مسیرهایی خاص برای طرحهای توسعه برنامهریزی شده اجرایی میشوند. این نقشهها اهداف و دیدکلی مدیران روشنبین و همچنین مکانهایی را که بستر انجام راهبردهای استراتژیک هستند را به طور خاص نشان میدهند.
اکثر شرکتها پروژههای زیادی برای اجرایی شدن دارند و ضروری است پروژههای خوب از نوع بد تفکیک شوند بنابراین بسیار مهم است که در ارتباط با نمونه کارها مدیریت صورت گیرد و تصمیمگیریهای انتخابی و فشرده انجام شود. اگر شرکتی از پروژههای اشتباه سود جوید که در آن منابع کافی و سایر مولفههای مورد نیاز برای اجرایی شدن آن وجود نداشته باشد باعث خراب شدن منابع کمیاب و ارزشمند در پروژههای ضعیف میشود که ناشی از فقدان ارزیابی و اولویتبندی پروژهها است. از طرف دیگر پروژههای ذیارزش منابع مورد نیاز خود را دریافت نمیکنند. تصمیمگیری سختگیرانه منجر به تمرکز دقیقتر، میزان موفقیت بیشتر و زمان کوتاهتر برای عرضه به بازار میشود. تمرکز نتیجهاش طراحی سیستمهایی ایدهال است که فرایندی رسمی ایجاد میکند و باعث حذف پروژههای ضعیف میشود.
همافزایی به معنای داشتن سازگاری قوی بین نیازهای پروژه محصول جدید و منابع، صلاحیتها و تجربه شرکت است. تحقیق و توسعه یا منابع فناوری به صورت ایدهآل از محصولات جدید ضروری است مطابق با توانایی تکنولوژی کسب و کار استفاده گردد. مولفههای موثر بر این مورد را میتوان در:
۱٫ منابع بازاریابی
۲٫ فروش و توزیع
۳٫ نام تجاری
۴٫ تصویر و ارتباطات بازاریابی، ویژگیهای تبلیغاتی
۵٫ تولید عملیات و یا منابع تامین پشتیبانی فنی و منابع خدمات مشتری
۶٫ قابلیتهای مدیریتی
این شش اهرم یاد شده لیستی برای امتیازدهی ایجاد میکنند اگر امتیاز توانمندسازی کم باشد لازم است دلایلی قانعکننده برای ادامه پروژه ارائه شود البته این امر ضروری نیست اما شانس برنده شدن را بهبود میبخشد. مشتریان به تکنولوژی ناشناخته، نیروی فروش جدید، کالاها و خدمات مورد نیاز و… توجه نشان میدهند. نتیجه و پیام حاصل از این مورد این است که گاهی لازم است به بازارها، فناوریها یا فرایندهای تولید و مناطق توانمندسازی محدود شوند مثلا برخی مهارتهای کلیدی یا منابع از دست رفته احیا شوند و به فناوریهای جدید ورود کرد.
از دیگر مولفههای این مقوله هدفگذاری بازارهای جذاب است که متغیری استراتژیک و مهم است. دو بعد روی جذابیت بازار تاثیر بسزایی دارند؛ اول پتانسیل بازار که ناظر بر این مطلب است که محصولات مثبت بازار یعنی بازارهای رو به رشد با پتانسیل بلندمدت برای مشتری اهمیت دارد. بعد دوم موثر بر جذابیت بازار و وضعیت رقابتی است که بازارهای منفی، با رقابت شدید قیمت و حاشیههای کمرنگ رقبا با محصولات قوی، تواناییهای فروش رقابتی، سیستمهای کانال و خدمات پشتیبانی مشخص میشوند.
برای آگاهی کامل از محرکهای موفقیت از جمله داشتن یک سیستم چند مرحلهای مناسب کسب و کار و… دانلود فایلpdf الزامی است.
شما می توانید فایل PDF کامل این مقاله را پس از ثبت نام یا ورود دریافت نمایید
[restrict]
دریافت PDF کامل این مقاله
[/restrict]
در پایان جهت گسترش اطلاعات مخاطبان این مطلب، در لینک زیر کتابی مرتبط، برای شما عزیزان قرار گرفته است. امید است مطالعهی آن برای شما سودمند واقع شود.