
میانگین زمان مطالعه: 3 دقیقه
در آموزش روش تحقیق علمی اهداف بسیاری دنبال میشود که از جمله آنها فراگیری روش دستیابی و کشف مجهولات است که از راه های غیرعلمی و غیراصولی قطعاً نمی توان به نتیجه قابلاعتمادی دست یافت. علاوه بر این، کسب مهارت های لازم برای انجام پروژه های تحقیقاتی و پایان نامه های تحصیلی نیز از دیگر اهداف این درس است.
در ابتدا باید تعریف صحیحی از علم داشته باشیم. منظور از علم به دست آوردن دانش دقیق و قابل اتکا از دنیای اطراف است. در مفهوم کلی و عام علم را knowledge نامیده اند. اما مفهوم خاصی نیز از واژه علم تعبیر شده است و آن science و منظور آن بخشی از دانستنی ها و آگاهی های بشر است که به روشهای تجربی قابلاثبات باشند. انیشتین علم را کوششی برای تطبیق تجربیات حسی نامنظم و متنوع، به یک سیستم فکری متحدالشکل دانسته است که در این سیستم تجربیات واحد با جنبه نظری باید طوری همبسته باشند که هماهنگی آنها متمایز و متقاعدکننده باشد.
علم را میتوان به دو دسته حضوری و حصولی تقسیم کرد.
منظور از علم حضوری این است که واقعیت معلوم، بدون وجود واسطه در پیش انسان حاضر باشد مانند :علم به ترس. (به طور مثال علم به حالات ذهنی و روحی خود، اینکه شما از چیزی میترسید و بدان علم دارید.)
علم حصولی یعنی بر اساس مفهوم و واقعیت خارجی و با واسطه برای انسان حاصل گردد، مانند :علم به اشیای خارجی. (یعنی فقط تصویر و مفهومی از یک شی پیش روی ما نمایان است، علم به وجود موجودات خارجی از قبیل درختها، آسمان، انسانهای دیگر و…)
در ارتباط با علم سه مفهوم بنیادی بیان شده است:
۱. روششناسی یا متدولوژی:
روششناسی در مفهوم مطلق به شیوه هایی گفته میشود که برای رسیدن به شناخت علمی از آنها استفاده میشود و روششناسی هر علم نیز شیوه های مناسب و پذیرفته شده برای شناخت هنجارها و قواعد آن علم است. اجرای هر قاعده پس از شناخت آن امکانپذیر است، پس طبعاً روشهای شناخت علم از روشهای اجرای آن متمایز هستند.
۲. اسیپتمولوژی (Epistemology):
معرفت شناسی یا شناختشناسی شاخه ای از فلسفه است که به نظریات مرتبط با چیستی معرفت و راه های رسیدن به آن می پردازد. در این علم پرسش هایی در ارتباط با امکان و چیستی معرفت مطرح میشود.
۳. هستیشناسی (Ontology):
هر انسان با توجه به محیطی که زندگی می کند از اشیای پیرامون خود شناختی به دست می آورد و اشیا را به صورت تلویحی دستهبندی کرده و روابط بین آنها را مشخص می کند؛ به عبارت دیگر میتوان هستیشناسی را شناختی که فرد از محیط اطرافش به دست می آورد تعریف کرد.
هستیشناسی شاخه ای از فلسفه است که معرفتشناسی یا مطالعه انتقادی را تکمیل می کند. این علم به مطالعات پدیده هایی می پردازد که در عالم واقع وجود دارند اما این وجود همواره حقیقی نیست، مانند اسطوره های تخیلی، نقطه و خط ریاضی یا مفاهیم انتزاعی مانند: زیبایی، فضیلت و عدالت.
در معنی عام آنتولوژی به دنبال پاسخ سؤالاتی از قبیل “هستی چیست؟” و “ویژگی مشترک موجودات کداماند؟” است. در فلسفه آنتولوژی را سیستمی از دسته های مختلف است که از دیدگاه خاصی نسبت به دنیا ایجاد شده اند.
در سال ۱۹۸۰، از لغت آنتولوژی برای دو منظور استفاده کرد: نظریهای در مورد جهان مدل شده و مؤلفهای از سیستمهای دانش. این مجمع از این وسیله برای اثبات خودکار بهره گرفت. آنتولوژی در هوش مصنوعی و همچنین علوم کامپیوتر به مجموعهای از لغات و فرضیات گفته میشود که با توجه به معنی آن لغات و بهمنظور توصیف یک واقعیت خاص طراحیشدهاند. استفاده از این مفهوم در سالهای اخیر بسیار رواج یافته است و دلیل این امر را میتوان افزایش ارتباطات و اطلاعات دانست.(روش تحقیق علمی)
شما می توانید فایل PDF این مقاله را پس از ثبت نام یا ورود دریافت نمایید
[restrict]
دریافت PDF این مقاله
دانلود PDF
[/restrict]