در این مقاله به مبحث طرح تجاری (Business Plan) می پردازیم که جزء متداولترین اصطلاحات حوزهی کارآفرینی همانند ایده، ریسک، محصول و خلاقیت است.
در رابطه با طرح کسب و کار تعاریفی مختلفی بیان شده است ازجمله یک طرح که آینده و توسعه یک کسب و کار را تعیین میکند و اغلب یک دوره چندساله را در برمیگیرد. در تعریفی جامع تر که توسط وستوود بیان شده است، طرح کسب و کار ابزاری است که صاحبان ایده به کمک آن، ایده تجاری خود را در خصوص راه اندازی یا توسعه یک کسب و کار، معرفی می نمایند و به این وسیله سرمایه گذاران احتمالی را برای سرمایه گذاری ترغیب میکنند. علاوه بر این تهیه طرح کسب و کار سبب میشود که صاحب ایده، شناخت بهتر و کامل تری از طرح خود به دست آورد و از منظره ای گوناگون به بررسی طرح خود بپردازد. درنتیجه ریسک شکست طرح را کاهش میدهد.
۱. منابع مالی در دسترس و پتانسیل بازار را تشریح کرده و راه کارهای دستیابی را نیز ارائه میدهد.
۲. نیاز به انواع مختلف تأمین مالی را تشریح میکند.
۳. با تأکید بر بحران های متفاوت به بررسی و تعیین شانس موفقیت پروژه میپردازد.
۴. با یک نگاه کلی به پروژه اطلاعات لازم برای بخش مالی و ارزیابی تجاری را ارائه میدهد.
با تهیه طرح تجاری امکان جذب سرمایه و یا جلب همکاری فراهم میشود؛ اولین و اصلی ترین هدف از تهیه طرح کسب و کار این است که بتوان به کمک آن، سرمایه گذاران را به سرمایه گذاری در طرح تشویق کرد همچنین در بسیاری از موارد تهیه طرح کسب و کار زمینه را برای همکاری گروه ها و افراد دیگر فراهم میکند و حتی با تهیه طرح کسب و کار میتوان این امکان را فراهم کرد تا بتوان از مؤسسات و مراکز مالی و اعتباری، درخواست وام نمود. البته نباید طرح تجاری را به چشم یک پروژهی سطحی و کوتاهمدت ببینیم یا تبدیل به یک برنامهی صوری برای دریافت سرمایه مدنظر باشد؛ این دو نگاه بسیار خطرآفرین و نادرست است که اثرات آن در همان مراحل ابتدایی طرح نمود پیدا میکند.
معمولاً طرح های کسب و کار توسط مدیران، سرمایه گذاران، شرکت های سرمایه گذاری، بانکداران، سهامداران و شرکا ممکن است خوانده شود در واقع طرح کسب و کار اغلب برای یکی از این بخش ها تهیه میشود. مهمترین فواید طرح کسب و کار برای استفادهکنندگان عبارت است از:
۱. ارائه چشم انداز و آینده طرح:
در چشم انداز باید تصورمان را از فعالیت بیان کنیم. چشم انداز باید مفصل، آرمانی و پرمحتوا باشد، باید ذهن تحریک کند و خواننده را بر سر ذوق آورد. همچنین باید از آوردن تجزیه و تحلیل و کلمات منفی و خستهکننده در آن پرهیز کرد.
۲. بیان مأموریت:
شرح مأموریت باید کوتاه باشد و با چند کلمه حیطه فعالیت را طوری بیان کند که توجه خواننده به آن جلب شود و به طور کل باید پاسخی به این سؤال باشد که چرا مشتریان از خدمات و محصولات شما بهره می برند.
۳. تعیین اهداف:
اهداف باید به شکل مقاصد قابل اندازه گیری و تأثیرگذار تعریف شوند. همچنین باید دقیق و شفاف باشند و برای آنها زمان معینی تعیین شود.
۴. بیان استراتژی ها:
استراتژی ها جهت و روش ایجاد و اداره فعالیت و نیز معیار فعالیت کارآفرین را تعیین میکند. استراتژی های خارجی با بهره گیری از فرصتها و استراتژی های داخلی با تکیه بر نقاط قوت و ضعف های داخلی سازمان تعیین می گردند.
برای بررسی و تحلیل عوامل داخلی و خارجی مدلهای مختلفی وجود دارد، یکی از رایج ترین آنها مدل “SWOT” است. در این تحلیل با دو دسته متغیر روبرو هستیم، دسته اول شامل نقاط ضعف و قوت است و دسته دوم شامل تهدیدها و فرصتها است که به بررسی توانمندی ها و نقاط ضعف بالقوه میپردازد.
SO – با استفاده از نقاط قوت داخلی از فرصتهای خارجی استفاده میکنیم.
WO- با بهرهبرداری از فرصتها نقاط داخلی رو بهبود بخشیم.
ST – با بهرهگیری از نقاط قوت بر تهدیدات محیط غلبه کنیم.
WT – در حالت تدافعی و با کاهش نقاط ضعف از تهدیدات دوری میکنیم.
۵. بیان برنامه ها:
باید دستورالعملی دستیافتنی و معنی دار برای رشد فعالیت هایمان ارائه دهیم که بیان کند برای رسیدن به مقاصد خود باید چه اقداماتی را انجام داد.
هرچه این بیان شفافتر و دقیقتر باشد کار پروژه مرحلهی طرح و اجرا با سرعت بیشتری پیش میرود.
۶. طرح بازاریابی:
در این بخش با توصیف شرایط بازار و راهبردهای بازار در توزیع و قیمت گذاری و تبلیغ، برای متقاعدسازی سرمایه گذاران به اینکه بازار مناسبی برای تولید و عرضه محصول و خدمت وجود دارد تلاش میشود.
۷. تجزیه و تحلیل بازار:
در این بخش اهداف بازاریابی خود را با واقعیات موجود محک میزنیم. اینکه مشتریان چه کسانی هستند، چه مزایایی مورد نظر آنها است و چه ویژگی هایی دارند. اندازه بازار و روند دسترسی به کالاها چگونه است و همچنین تخمینی از روند صنعت، فناوری های جدید، سیاست های دولت و تغییرات اجتماعی. اینکه محصول یا خدمت شما چه سهمی از بازار را به خود اختصاص میدهد. در بازار چه رقبایی حضور دارند و این بازار چه خطراتی را میتواند برای شما داشته باشد.
۸. ارائه طرح تولید:
طرح تولید بیانگر فرایند و چگونگی تولید محصول است و شامل چرخه عملیات، محل جغرافیایی، تجهیزات، راهبردها و وضعیت قانونی و اداری است.
۹. طرح سازماندهی:
در این بخش به مالکیت و حدود اختیارات و مسئولیت ها و اعضای گروه مدیریت اشاره میشود و شامل ساختار سازمانی، گروه مدیریت، تجارب و قابلیتها و هیئت سیاست گذاری و نیز ساختار مالکیت و قراردادها است.
۱۰. طرح مالی:
طرح مالی شامل سه طرح ترازنامه، صورتحساب درآمد و بیان نقدینگی است و به تحلیل نقطه سر به سر تولید و کنترل هزینه ها میپردازد. طرح مالی به میزان سودآوری قابل انتظار و ریسک های مورد انتظار پرداخته و نیز منابع مالی مورد انتظار برای اجرای طرح را نشان میدهد.
۱۱. ارائه زمانبندی:
اینکه در چه زمانی به چه میزانی از پیشرفت و سود دهی رسیده ایم.