میانگین زمان مطالعه: 3 دقیقه
بازاریابی عبارت است از تجزیهوتحلیل، سازماندهی، برنامهریزی و کنترل عوامل مؤثر در مشتری. بهعبارتیدیگر میتوان بازاریابی را خطمشیها و عملیات شرکت بهمنظور ارضاء احتیاجات و خواست گروه برگزیدهای از مشتریان در ازای کسب سود متقابل دانست. بازاریابی مجموعه اقداماتی است که بهمنظور ایجاد یک واکنش مطلوب در مخاطبین موردنظر، در خصوص کالا، خدمت و یا هر چیز دیگری صورت میگیرد.
مدیریت بازاریابی عبارت است از “تجزیهوتحلیل، طرحریزی، اجرا و کنترل برنامههای تعیینشده برای فراهم آوردن مبادلات مطلوب با بازارهای موردنظر بهمنظور دستیابی به هدفهای سازمان” . مدیران بازاریابی عبارتاند از :
مدیران فروش، فروشندگان، مدیران تبلیغات، کارکنان تبلیغات پیشبرد فروش، محققین بازاریابی، مدیران محصولات، کارشناسان قیمتگذاری و … . واحد مدیریت بازاریابی وظایف مشخصی را بر عهده دارد که عبارتاند از:
الف- ایجاد تقاضا برای محصولات سازمان
ب- منظم کردن سطح تقاضا و زمانبندی آن
ج- ارائه مشخصات تقاضا برای دستیابی به اهداف سازمان
به عبارت سادهتر میتوان گفت مدیریت بازاریابی مدیریت تقاضاست و وظیفه آن همان هماهنگ کردن جریانهای عرضه و تقاضا است. اگر عرضه کمتر از تقاضا است باید بهشرط عدمتغییر شرایط عرضه مواد خام، نیروی انسانی و سرمایه، یا تغییر و افزایش معقول آنها، عرضه افزایش یابد. اگر عرضه بیش از تقاضاست باید با ایجاد انگیزههای خرید، القای نیاز، تبلیغات و روشهای پیشبرد فروش، تقاضا افزایش یابد و درنهایت اگر عرضه معادل تقاضا است این شرایط باید حفظ گردد.
فعالیتهای بازاریابی سازمانها تحت مفاهیم پنجگانهای اداره میشوند. این مفاهیم عبارتاند از:
در مفهوم تولید فرض بر این است که مشتریان نسبت به کالاهایی نظر مساعد خواهند داشت که اولاً موجود بوده و ثانیاً دارای قیمت مناسبی باشند؛ بنابراین مدیریت وظیفه بهبود تولید و توزیع را بر عهده دارد. در دو وضعیت مختلف مفهوم تولید فلسفه مفید محسوب میشود. حالت اول وقتیکه تقاضا برای کالا از عرضه آن پیشی گیرد و حالت دوم وقتیکه هزینه تولید کالا زیاد است و افزایش کارایی برای کاهش هزینهها لازم به نظر میرسد.
بر اساس این مفهوم مشتریان خواهان محصولاتی هستند که از بهترین کیفیت و کارایی برخوردار باشند. بر مبنای این اصل سازمان باید منابع خود را به بهبود پیوسته محصول اختصاص دهد. مفهوم محصول میتواند به بیماری ” نزدیکبینی بازاریابی ” منجر گردد.
مفهوم فروش بر این پایه استوار است که مشتریان مقداری کافی از محصولات شرکت را نخواهند خرید، مگر آنکه برای فروش و تبلیغات و ترفیعات فعالیتهای چشمگیری صورت پذیرد. در این روش ریسک بالاست. در اینجا فروش نقشی اساسی دارد و رضایت مشتری در مرتبه دوم اهمیت است. این مفهوم عملاً در مورد محصولات ناخواسته تجربهشده است، محصولاتی که بهطورمعمول خریداران به آنها نمیاندیشند.
در مفهوم بازاریابی اعتقاد بر این است که نیل به اهداف سازمانی به تعیین و تعریف نیازها و خواستههای بازار هدف و تأمین رضایت مشتریان به نحو مطلوبتر و مؤثرتر از رقبا بستگی دارد. بسیاری از شرکتهای معروف و موفق این مفهوم را پذیرفتهاند. (آی بی ام، مکدونالدز و…)
متن فوق بخشی از خلاصه کتاب صفر تا صد بازاریابی برای همه است. برای دانلود و مطالعه کامل این کتاب میتوانید فایل PDF کامل کتاب را از زیر دانلود نمایید.
شما می توانید فایل PDF کامل این مقاله را پس از ثبت نام یا ورود دریافت نمایید
[restrict]
دریافت PDF کامل این مقاله
[/restrict]