علم شناخت رفتار سازمانی به منظور افزایش بهرهوری هرچه بیشتر کارکنان سازمان و همچنین برقراری ارتباط با عوامل انسانی خارجی که بر سازمان تأثیرگذاری مستقیم و یا غیرمستقیم دارند شکل گرفته است. در شکل گیری نظریات رفتارسازمانی، رشتههای مختلف علوم انسانی از جمله روانشناسی، جامعهشناسی، علوم سیاسی و… تاثیرگذار بوده است.
در مرحله عمل، مطالعه افراد انسانی در سازمان را مطالعه رفتار سازمانی مینامند و عبارت است از مطالعه منظم و سیستماتیک عملیات، اقدامات، کارها و نگرش افرادی که سازمان را تشکیل میدهند. در رشته رفتار سازمانی مطالعات منظم جایگزین قضاوتهای مشهود شده است و در ارتباط با هر معلولی به دنبال علت هستیم.
شناخت رفتار کارکنان و علت بروز هرکدام از این رفتارها جهت اداره سازمان حائز اهمیت بسیار است و در میزان رضایت شغلی آنها تأثیر گذار است. میتوان واژه سازمان در انتهای تعریف رفتارسازمانی را نشان دهنده رابطه فرد یا گروه با کار دانست. توجه مدیران به رضایت شغلی کارکنان به سه علت میتواند حائز اهمیت باشد:
– میزان رضایت شغلی با بهره وری رابطه مستقیم دارد
– رضایت شغلی با غیبت و جابجایی کارکنان رابطه معکوس دارد
– مدیران در رابطه با کارکنان احساس وظیفه می کنند
رفتار سازمانی یکی از رشتههای کاربردی در علوم رفتاری است و از همین رو بر پایه چند علم مهم رفتاری قرار دارد که یکی از آنها علوم روانشناسی است و در آن تلاش برای سنجش، توجیه، برشمردن علت و گاه تغییر رفتار افراد صورت میگیرد.
جامعه شناسی یکی دیگر از رشتههای دخیل در رفتار سازمانی است که سیستم اجتماعی که فرد در آن به ایفای نقش
میپردازد را مورد توجه قرار می دهد. از همین رو جامعه شناسان با مطالعه رفتار فرد یا گروه در سازمان در ارائه رفتارسازمانی ایفای نقش میکنند.
روانشناسی اجتماعی دیگر علم تأثیرگذار در رفتارسازمانی است و یکی از زیر مجموعههای روانشناسی است که ترکیبی از روانشناسی و جامعه شناسی است و در آن به اعمال نفوذ افراد بر یکدیگر توجه میشود و یکی از موارد مورد توجه در این رشته پدیده تغییر است. در روانشناسی اجتماعی موارد مختلفی از جمله راه هایی که از طریق آنها میتوان نیاز های فردی را تأمین کرد و نیز فرایند تصمیمگیری در گروه مورد بررسی قرار میگیرند.
مردم شناسی و علوم سیاسی از دیگر رشتههایی هستند که در رفتارسازمانی نقش دارند و بوسیله آن ها میتوان رابطه افراد انسانی و نیز رفتارهای فردی و گروهی آنها را در یک محیط سیاسی مورد ارزیابی قرار داد.
همان طور که در ابتدای مطلب گفته شد رشته رفتارسازمانی به بررسی ارتباط افراد با کار میپردازد و در این راه سه هدف کلی و مهم را دنبال میکند که عبارتند از: ۱. توجیه؛ به منظور کشف علت ۲. پیشبینی رفتاری نسبت به پدیدههای تغییر ۳.بهبود کیفیت و افزایش بهرهوری به منظور تشویق کارکنان به مشارکت فعال.
یکی از مباحث کاربردی در رفتار سازمانی “مدیریت کیفیت جامع (TQM)” است که در تعریفی مختصر می توان آن را فرایندی تعریف کرد که بر اساس آن، مدیریت با مشارکت کارکنان، مشتریان و اعتبار دهندگان به بهبود مستمر کیفیت میپردازد.
توجه ویژه به مشتری، توجه به بهبود مستمر، که بهبود کیفیت و تمام کارهایی که در سازمان انجام میشود را شامل میشود و نیز سنجش یا اندازهگیریهای دقیق و مقایسه متغیرها با استانداردها و تفویض اختیار، اصولی هستند که در TQM بسیار با اهمیت تلقی میشوند.
کاربرد TQM در رفتارسازمانی بسیار قابل توجه است و سبب میشود تا کارکنان درباره آنچه که میخواهند انجام دهند دوباره بیندیشند و در تصمیمگیریهای سازمان مشارکت داشته باشند. در مدیریت کیفیت جامع، مدیریت سعی در بهبود بخشیدن به رفتار کارکنان دارد و با وجود کارکنان گوناگون، میکوشد تا با برقراری ارتباطات بهتر میان آنها تیمهای اثربخشتری را ایجاد کند.
امروزه مدیریت محدود به مرزهای ملی نمی شود و یکی از مسایلی که در TQM به آن توجه میشود همین موضوع است. در TQM بیان میشود که مدیریت باید فرهنگ های مختلف را شناسایی کند تا آنها را وادار به سازگاری با شیوه های مختلف مدیریت خود نماید.
موضوع دیگری که در رفتار مدیران تأثیر بسیار دارد، مفهوم تغییر است. مدیران همواره با تغییر روبرو بودهاند اما در دنیای امروز تغییر به یک امر دایمی و مستمر تبدیل شده است و سازمان را وادار به نوآوریهای روزمره و بازآموزی پیوسته کرده است. مدیران نیز باید تصمیمگیری در امور پیش بینی نشده و مقاومت در برابر تغییر را فراگیرند.
بازارهای امروز به عرصه رقابت شدید میان سازمان ها بدل گشتهاند و سیاست های گذشته مانند امنیت شغلی، پاداشهای مناسب و… از دستور کار سازمانها حذف شدهاند و این امر موجب کاهش وفاداری کارکنان به سازمان شده است. علاوه بر این امروزه نیروی کار با الگوی دوگانه وجود دارد به این معنا که بر خلاف گذشته، کارکنانی که کارهای با مهارت پایین انجام میدهند حقوق پایین و کارکنان با مهارت بالا حقوق بالاتری را دریافت میکنند.
در سازمان هایی که در آنها رقابت شدید بازار و انتظارات کارکنان نادیده گرفته میشود، شاهد بروز رفتار های غیر اخلاقی از سوی کارکنان هستیم که مدیریت باید با ایجاد جوی سالم برای کارکنان بر میزان تولید و بهرهوری آنها بیفزایند. موارد فوق و همچنین موارد دیگری مانند تفویض اختیار و نوآوری در سازمان و… مواردی هستند که با استفاده از TQM می توان در انجام آنها به بهترین شکل عمل کرد و موجب بهبود و ترقی سازمان شد.
در فصل بعد به بررسی عوامل و نظریاتی که شکلدهنده اساس رفتار فرد در سازمان هستند و نیز در ایجاد تغییر رفتار کارکنان در سازمان تأثیرگذار هستند خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
[restrict]
دریافت PDF این مقاله
[/restrict]