تحقیق چیست؟در ارتباط با ارائه تعریفی مشخص از تحقیق، دیدگاه های متفاوتی وجود دارد، اما به طور کل میتوان آن را فرایندی برنامهریزیشده، هوشیارانه، نظام مند و قابلاعتماد برای یافتن حقایق یا فهم عمیق مسائل تعریف کرد. به عبارتی دیگر تحقیق عبارت است پدیده ای ذهنی که با جستجوی منظم و هدفدار، در پی کسب اطلاعات و معلومات جدید است.
دوره اول: وضع موجود همان وضع مطلوب است.
دوره دوم: بشر خواست برای پذیرش وضع موجود توضیحی ارائه دهد ولی به دلیل تجارب اندک در این کار توفیقی نیافت.
دوره سوم: برای توضیح و تفسیر پدیدهها در جستجوی منبعی معتبر بود، و در نهایت تجارب شخصی را انتخاب کرد اما به علت ناقص بودن اطلاعات، نتیجه مطلوب حاصل نشد.
دوره چهارم: در این دوره برای توضیح و تفسیر پدیده ها به رأی صاحبنظران روی آورد. (قرون وسطی در غرب متأثر از چنین تفکری است).
دوره پنجم: در این دوره دستگاه تفکر قیاسی توسط ارسطو عرضه شد.
دوره ششم: تفکر استقرایی توسط بیکن ارائه شد.
دوره هفتم: روش استقرایی – قیاسی توسط چارلز داروین به عنوان زمینهساز روش علمی مطرح شد.
دوره هشتم: مقارن با عصر حاضر است که روش علمی به طور جدی برای حل مسائل زندگی بشر مورد استفاده قرار گرفته است، این روش توسط جان دیویی دانشمند برای تعلیم و تربیت آمریکا ارائه شده بود.
در رابطه با علمشناسی دیدگاه های مختلفی وجود دارد:
که معتقد است شناختی اعتبار دارد که بهوسیله یکی از حواس قابلدرک باشد. منشأ این تفکر را در فلسفه جدید باید از “فرانسیس بیکن” دانست. در پی انتقادات به این مکتب افرادی مانند: راسل، ماخ و وینتگشتاین، دایره وین یا حلقه وین را تشکیل دادند که در جهت تحلیل منطقی تغییر مسیر می دهد ولی همچنان در این مکتب وسیله شناخت حواس آدمی است.
این دیدگاه بر اساس روش استدلال قیاسی استوار است و معتقد است حواس انسان هیچگاه کلیات و ضروریات را نمی یابد و لذا به منشأ دیگری به نام عقل نیاز است. سابقه این دیدگاه به دوره یونانی ها بهویژه ارسطوباز می گردد که در آن رابطه منطقی بین کبری و صغری و نتیجه برقرار می گردید.
این دیدگاه استنباط یا تفهیم را به عنوان روش خاص علوم اجتماعی میپذیرد و همچنین این دیدگاه معتقد است فهمیدن زندگی با استنباط تنها امکانپذیر نیست، بلکه باید از استنباط و کلیه نیروهای احساسی برای درک آن استفاده نمود.
این دیدگاه شامل دو رویکرد اصلی است:
* نظر لاکاتوش درباره برنامه های پژوهشی. او نظریه ها را مجموعه های ساختاری می داند.
* نظر توماس کوهن درباره پارادایم ها و انقلاب های علمی. او نظریه های علمی را نوعی ساختار پیچیده می داند و در سال ۱۹۶۲ دیدگاهش را در کتاب خود (ساختار انقلاب های علمی) مطرح کرد. ویژگی عمده نظریه وی تأکید بر جنبه انقلابی پیشرفت های علمی است به این معنی که قبول یک پارادایم جدید، نیازمند طرد کامل یک پارادایم است.
اصطلاح عام:
این واژه هرگونه تحقیقی را درباره تفسیر متن صورت بگیرد، شامل میشود.
اصطلاح خاص:
این واژه به ابعادی خاص در این باره اشاره می کند و ناظر بر مباحثی است که معنای متن را وابسته به فضای فرهنگی مخاطبان قلمداد میکند.
هرمنوتیک به مفهوم تفسیر متون مذهبی و ادبی به ادبیات و زبان یونانی باز میگردد و از این نظر دارای سابقه ای طولانی است و به منزله مکتبی فلسفی و نظریه های عمومی برای علوم انسانی و اجتماعی مطرح شد.
از هرمنوتیک برداشت های متعددی ارائه شده است ازجمله میتوان نظریه بنیادی روش شناخت برای علوم انسانی و سرانجام نظریه فهم وجود در سنت اصالت وجودی را نام برد.
اما برای شناخت موضوعات و حقایق اطراف اهدافی دنبال میشود که میتوان مواردی از آنها را بیان کرد:
برای شناخت موضوعات میتوان از موارد و منابع مختلفی استفاده کرد از جمله تجربه که البته باید همراه با نقد و بررسی همراه باشد، افراد صلاحیتدار که دارای مهارت و تجربه هستند، شهود و همچنین تفکر و استدلال منطقی که حرکتی از مجهول به معلوم است بهره گرفت.
برای علم تعاریف مختلفی بیان شده است مانند: یقین، معرفت و دانش یا دانستنی که با تحقیق به دست آمده است و یا علم معرفتی است، منظم که با روشهای معین به دست آمده است و قوانین و روابط پایدار و واقعیت ها را بیان می کند و دارای ویژگی هایی است ازجمله اینکه: از افکار کلی ساخته شده است و تلاش برای شناخت حقایق است، علم معرفت یا شناختی است جمعی، درباره امور کلی.
۱. علم به مفهوم دانش Knowledge
۲. علم به مفهوم علم تجربی Science
۳. علم به معنی تجربه آزمایشی Experience
۱. هدف اساسی و غائی (تدوین نظریه و تبین پدیدههای طبیعی)
۲. چهار هدف فرعی (توصیف، تبین، پیشبینی، کنترل)
پژوهش های علمی باید دارای ویژگی های مشخصی باشند، ازجمله اینکه نظامدار و منطقی باشند، جریانی تراکمی و پدیده ای تجربی (مبتنی بر واقعیات خارج از ذهن با هدف کشف یا تکمیل دانش بشری) باشند. پژوهش یک امری دوری و مرحله ای است که بر تئوری ها اثر میگذارد یا از آنها اثر میپذیرد و کار جمعآوری، تلخیص، طبقهبندی، تفسیر و تعمیم دادهها و اطلاعات را انجام میدهد. همچنین شخص محقق نیز باید دارای ویژگی های خاصی مانند: عملگرا بودن، متخصص و منطقی بودن، صبور و شکیبا بودن، هوشیار و با اخلاق و شکاک و دیرباور بودن باشد.
[restrict]
دریافت PDF این مقاله
[/restrict]