تبلیغات
امروزه تبلیغات بهعنوان ابزار ایجاد ارتباط با مخاطبین شناخته میشود و تعاریف مختلفی از آن ارائهشده است اما آنچه در تمام این تعریفها مشترک است، ارتباط غیرشخصی بودن مفهوم تبلیغات است که در قبال آن باید پول پرداخت کرد و همچنین از طریق رسانههای مختلف و برای متقاعد ساختن یا تأثیر بر اذهان افراد انجام میشود. در تعریفی دیگر برای تبلیغ آن را کوششی تعمدی و حسابشده بهمنظور شکل دادن به دریافت اطلاعات در مخاطب، دستکاری کردن و هم سو کردن رفتار مخاطبان با نیت موردنظر ما دانستهاند.
تبلیغات شیوههای متنوعی دارد که هرکدام از آنها تابع الگوی خاصی هستند. در این میان شاید واژهی الگوی ۵M در تبلیغات را شنیده باشید:
– Mission: هدف؛ تعیین دلیل اصلی تبلیغ دهنده از تصمیم برای تبلیغات
– Money: بودجه؛ اختصاص پول لازم برای تبلیغات
– Message: پیام؛ ارائه ویژگیهای متمایز محصول یا خدمات
– Media: رسانه؛ شیوهای که قصد استفاده از آن برای تبلیغات را داریم
– Measurement: ارزیابی؛ مشخص کردن تأثیرات مورد انتظار تبلیغ دهنده از تبلیغ
هدف میتواند ایجاد فرصتی برای معرفی محصول یا خدمتی جدید یا جلوگیری از افول محصول و خدمت باشد و تشویق و ترغیب بیننده، شنونده یا خواننده را برای خرید و استفاده تجاری دنبال کند. اختصاص یک بودجه کلان برای تحقق این اهداف هیچگاه لزوماً موفقیت برنامه تبلیغاتی را ضمانت نمیکند، در بسیاری از موارد پیامهای تبلیغاتی مبتکرانه بیش از بودجه تبلیغاتی میتوانند مؤثر باشند. پیام تبلیغاتی ویژگیهای متمایز یک محصول را ارائه میدهد و باید پاسخگوی این سؤال باشد که محصول یا خدمت مدنظر چگونه و با چه تفاوتی نسبت به سایر رقبا پاسخگوی نیازهای مصرفکنندگان است.
مرحله اول برای انتخاب رسانهای که قرار است تبلیغ از طریق آن منتشر شوند شناسایی جامعه هدف یا مخاطبین تبلیغ است و بر همین اساس رسانه انتخاب میشود و در پایان، در خصوص فراوانی آن سیاستگذاری خواهد شد. نهایتاً در موضوع ارزیابی و مشخص کردن تأثیرات تبلیغات باید گفت که اندازهگیری میزان تأثیر تبلیغ بر مخاطبین، نیازمند انجام تحقیقات است. باید این موضوع را در نظر داشت که اندازهگیری تأثیر آگهی تبلیغاتی بر فروش بهمراتب دشوارتر از اندازهگیری اثر ارتباطی است؛ چراکه فروش علاوه بر تبلیغات، تحت تأثیر عوامل دیگر مانند ویژگیهای خود کالا، قیمت فروش، موجود و در دسترس بودن و … است.
شروع راه تبلیغات تأثیرگذار در هر عرصهای با تعیین اهداف است، چون این اهداف چراغ راه آن تبلیغ هستند. بدون شک هدفگذاری در انجام هر کاری دارای اثرات مثبت و ملموس است و منطقیتر آن است که قبل از شروع هر کاری هدفگذاری صحیح انجام شود. با هدفگذاری درست میتوان علاوه بر مدیریت زمان، در هزینههای صورت گرفته هم صرفهجویی نمود، اثربخشی و میزان کارایی و بهرهوری را مورد ارزیابی قرار داد و شاخصهای مناسب در بخش انتخاب رسانه و پیام را استخراج کرد.
منظور از اثربخشی در تبلیغات بازرگانی، عکسالعملهایی هستند که سودآوری را به همراه دارند برای ارزیابی این عکسالعملها مدلهای مختلفی پیشنهاد شده است که یکی از آنها مدل ACCA است که به نام روش داگمار نیز شناخته میشود. در این مدل برای ارزیابی اثربخشی تبلیغات، هدف اصلی و پایه و اساس شکست یا پیروزی برنامههای تبلیغاتی، جنبههای ارتباطی است. این روش ارزیابی موجب بهتر شدن فرآیند برنامهریزی و ترفیع بهوسیله ارائه یک مفهوم بهتر از هدفهای تبلیغاتی میگردد.
سنجش میزان اثربخشی تبلیغات با استفاده از مدلهای مختلفی امکان پذیر است که یکی از آنها را در این مقاله معرفی کردیم. برای آشنایی با مدلهای بیشتر سنجش اثربخشی تبلیغات و همچنین نکاتی در رابطه با علل موفقیت و شکست تبلیغات، دانلود و بررسی فایل PDF کامل این مقاله که حاصل پژوهشهای خانم غزال علیانسب میتواند مفید باشد.
شما می توانید فایل PDF کامل این مقاله را پس از ثبت نام یا ورود دریافت نمایید
[restrict]
دریافت PDF کامل این مقاله
[/restrict]