میانگین زمان مطالعه: 3 دقیقه
در سال ۱۹۶۰ رشد صنایع گوناگون، همراه با توسعه ماشینی شدن سرعت بیشتری به خود گرفت. در آن دوران تقاضا برای تولیدات صنعتی هم افزایشیافته بود و توجه مدیریت هزینهبر مراحل تولید متمرکز قرار داشت و ازاینرو هزینهیابی استاندارد، مهترین ابزار کنترلی محسوب میشد.
شیوه مدیریت، کنترل و کاهش هزینهها در بهای تمامشده «افکار تولیدکنندگان ژاپنی» را به خود جلب کرد، بهطوریکه در دهه ۱۹۶۰ تمرکز اصلی شرکتهای ژاپنی مثل تویوتا بر تولید انبوه محصولات یکنواخت بود و مدیریت هزینه به نقش برنامهریزی و طراحی در تولید توجه چندانی نداشت بلکه کانون توجه مدیریت هزینه، مراحل تولیدی بود. ازاینرو هزینهیابی استاندارد، ابزار اصلی کنترل هزینه شمرده میشد.
در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ با بالا رفتن سطح زندگی مردم ژاپن و نیز سطح آگاهی مصرفکنندگان، شرکتها مجبور شدند محصولات گوناگون با ویژگیهای متفاوت تولید کنند که نیازمند سیستم هزینهیابی جدیدی بود.
هزینهیابی بر مبنای هدف رویکردی است برای رسیدن به بهای محصول یا خدمات، در شرایطی که قیمت بر مبنای رقابت تعیین میشود و سود مورد انتظار از پیش تعیینشده است؛ بنابراین در معادله کلی (بهای تمامشده – فروش = سود)، فروش و سود از پیش تعیینشده و قطعی فرض میشوند. لذا باید هزینه و بهای تمامشده را به سطحی رساند که با فرض قیمت از پیش تعیینشده فروش و حداقل سود انتظاری، هزینهها از سطح و میزان پیشبینیشده بیشتر نشود.
در یک تعریف کلی میتوان گفت هزینهیابی بر مبنای هدف دیدگاهی است سودمند و کاربردی برای تعیین اینکه محصول موردنظر باکیفیت، قابلیت و کارکرد مشخص، با چه قیمتی باید تولید شود تا بتوان سود مورد انتظار را در قیمت فروش پیشبینیشده به دست آورد. هزینهیابی هدف بخشی از فرآیند مدیریت جامع برای بقاء سازمان در محیط رقابت فزاینده است.
هدف اصلی در هزینهیابی بر مبنای هدف، کاهش هزینهها در مراحل قبل از تولید است و برای تحقق آن مدیریت با متمرکز کردن تلاشهای تمام دوایر شرکت و ایجاد انگیزه در کارکنان، سودآوری در فرایند توسعه محصولات را دنبال میکند. حسابداری صنعتی و مدیریت هزینه با بکارگیری هزینهیابی هدف که نیازمند سه عامل زیر است، هماهنگی لازم میان دایره فروش، بازاریابی، مهندسی، تولید و … را ایجاد میکند:
۱) تصمیمگیری در خصوص اینکه چه محصولی در نظر است فروخته شود.
۲) تعیین قیمت فروش که رقابت موجود اجازه میدهد.
۳) مدیریت هزینهها بهمنظور تحصیل سود مورد انتظار است.
تفاوت موجود بین رویکردهای هزینهیابی هدف و هزینهیابی سنتی در برنامهریزی سود و هزینه منعکسکننده اختلاف در مبانی نظری این دو است که ریشۀ آن در تئوری سیستمها است و ناشی از طرز تفکر در مورد مدیریت و کنترل است.
رویکرد سنتی بهای تمامشده عمل متقابل بین سازمان و محیط آن و بررسی بسیاری از متغیرها را در شرح رفتار سیستم نادیده میگیرد و بعد از مشاهده نتایج واقعی نسبت به اصلاح فعالیتها اقدام میکند. در مقابل سیستم هزینهیابی هدف یک سیستم باز است، این رویکرد اهمیت سازگاری سازمان با محیط خود را موردتوجه قرار میدهد. در شرح رفتار سیستم مجموعه پیچیدهای از تأثیرات متقابل در نظر گرفته میشود که نیاز است تا فعالیتهای اصلاحی قبل از وقوع نتایج واقعی صورت گیرند.
مشکلات موجود در بکارگیری سیستم هزینهیابی هدف در ایرانمکانیزم هزینهیابی هدف در فضای رقابتی کاربرد دارد و وجود بازار رقابتی برای کسب قیمت بهمنظور رسیدن به هزینه و سود هدف الزامی است اما در ایران بسیار از بازارهای صنعتی یا انحصاری هستند و یا رقابتی کامل بهحساب نمیآیند. از طرف دیگر استقرار سیستم هزینهیابی بر مبنای هدف باید با پذیرش تمام مبانی نظری و عملی آن همراه باشد و انتخاب یکی از این دو و یا با استفاده یکی از اصول مربوط به آن نمیتوان نتیجه گرفت که سیستم هزینهیابی هدف در شرکت مستقرشده است.
مشکل دیگری که مانع از بکارگیری صحیح سیستم هزینهیابی بر مبنای هدف در ایران میشود، مشتری مداری است. طرز فکر مشتری مداری در اقتصاد ایران رایج نشده است و مشتری حق انتخاب محدود دارد. همچنین کمبود روحیه کار گروهی و دایر نبودن سیستمهای صحیح بهای تمامشده هم ازجمله عوامل دیگری هستند که مانع بکارگیری سیستم هزینهیابی هدف در ایران میشوند.
هزینهیابی بر مبنای هدف، ۶ اصل اساسی دارد که رعایت آنها برای بکارگیری صحیح از این شیوه ضروری است. برای آشنایی با این ۶ اصل و همچنین توضیحات کاملتر پیرامون مباحث مطرحشده، دانلود و بررسی فایل PDF کامل این مقاله حاصل پژوهشهای مروارید رفیعی، مفید خواهد بود.
شما می توانید فایل PDF کامل این مقاله را پس از ثبت نام یا ورود دریافت نمایید
[restrict]
دریافت PDF کامل این مقاله
[/restrict]