میانگین زمان مطالعه: 3 دقیقه
کانال رشد اقتصادی کانالی است که از طریق آن، آزادسازی مالیه بر فقر تاثیر میگذارد. ایجاد و تقویت ارتباط بین آزادسازی مالیه و فقر، وابسته به ایجاد و تقویت ارتباطهای بین آزدسازی مالیه و رشد در وهله نخست و رشد و فقر در مرتبه بعدی است. آزادسازی مالیه از مقررات زدایی حساب سرمایه خارجی، بخش مالیه داخلی و بازار سهام که به طور مجزا از بخش مالیه داخلی بررسی میشود، تشکیل شده است.
در یک رژیم کاملا آزاد حساب سرمایه، بانکها و موسسات میتوانند آزادانه از خارج قرض بگیرند، هر چند ممکن است لازم باشد که به مقامات اطلاع دهند. آزادسازی مالیه و رشد اقتصادی آزادسازی مالیه، پساندازها را به تحرک وا میدارد تا از عامل سرمایه، استفاده موثرتری برده شود که این دو، افزایش سرمایه فیزیکی و بهروهوری را دامن میزنند که نتیجه آن افزایش رشد اقتصادی است. توافق کلی در بین ادبیات تجربی این است که توسعه بیشتر بخش مالیه، مرتبط با نرخ بالاتر رشد است.
رشد اقتصادی نماینده افزایش تولید کل در کشور است، اما هیچ تضمینی برای تقسیم عادلانه آن بین گروههای مختلف جامعه وجود ندارد. برای هر نرخ رشد، درجه کاهش فقر، به نحوه توزیع تغییرات درآمدی همراه با رشد، نابرابریهای اولیه در درآمدها، داراییها و دستیابی به فرصتها بستگی دارد که به فقرا امکان میدهد تا در نتیجه رشد اقتصادی، سهیم باشند.
رشد اقتصادی از دو راه منافع مستقیم و غیر مستقیم میتواند به فقرا کمک کند، در شیوه مستقیم رشد اقتصادی بخشها و عوامل تولیدی را نسبت به بقیه قسمتها رجحان میدهد که در اختیار فقراست و فقر در آنها دیده میشود. و شیوه غیرمستقیم از طریق سیاستهای توزیع مجدد درآمد، مانند مالیاتها، پرداختهای انتقالی و مخارج دولت تاثیر میگذارد. رشد اقتصادی میتواند فرصتهایی برای توزیع مجدد درآمدهای ناشی از رشد را فراهم کند و رشد نیز میتواند منابع مالی برای افزایش سرمایهگذاریها برای فقرا، یا پرداختهای انتقالی به فقرا را ممکن سازد.
شواهد تجربی و ادبیات تجربی یافتههای متفاوتی را در خصوص ارتباط بین رشد اقتصادی و فقر نشان میدهد، به این ترتیب که با ثروتمندتر شدن کشورها، فقر درآمدی کاهش مییابد. فقرا در کشورهای در حال توسعه، در درآمدهای حاصل از رونقهای اقتصادی و زیانهای حاصل از رکود، سهیم هستند. به عنوان مثال با استفاده از یک نمونه ۸۰ کشوری طی چهار دهه، درآمد فقرا نسبت یک به یک با افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه دارد.شواهد حاکی از آن است که تاثیر رشد بر درآمد فقرا در کشورهای فقیر و ثروتمند تفاوتی ندارد و رابطه بین رشد و فقر از دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ تا دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ تفاوتی نداشته است.
دلار و کرای در سال ۲۰۰۲ تحقیقاتی در رابطه با تأثیر رشد اقتصادی بر فقر انجام دادند که نتایج آن نشان داد که آزادسازی تجارت بینالملل و به اجرا درآمدن بهتر قانون باعث افزایش درآمد فقرا از طریق افزایش در درآمد کلی میشود. همچنین بهبود نظامات مالیه و ثبات تورم نهتنها درآمدهای کلی را افزایش میدهد، بلکه تاثیر مثبت بر توزیع درآمدها دارند و موجب افزایش درآمد فقرا میشود اما نتیجه تمام یافتههای مذکور این است که تورم تاثیر منفی بر فقر دارد.
اگرچه به نظر میرسد که در ادبیات توافقی آثار منفی تورم بر فقر وجود دارد، اما شواهدی در خصوص تاثیر مخارج اجتماعی مانند سلامت و آموزش بر فقر، پیچیدهتر است که علت آن استفاده از متدولوژیها یا نمونههای مختلف است. در تحقیقات دیگر در این رابطه مشخص شد که مخارج عمومی در خصوص سلامت و آموزش، تاثیر نظاممند بر درآمد فقرا ندارد و این موضوع از ناتوانی دولت نشئت میگیرد. اما بر عکس بیدانی و راوالیون در تحقیقات خود برای ۳۵ کشور در حال توسعه دریافتند که مخارج دولتی بر روی سلامت فقرا تاثیر قابل ملاحظه دارد و این ارتباط بین آزاد سازی مالیه و فقر از طریق کانال رشد به شکل مستقیم است.
جلیلیان و کرک پاتریک هم محققان دیگری بودند که با استفاده از مدلهای اقتصادسنجی، ارتباط بین آزادسازی مالیه و فقرا را از طریق کانال رشد به شکل مستقیمتری بررسی کردهاند. پژوهش آنها بر این فرض استوار بود که تأمین مالیه تاثیر معنیدار و مثبتی روی رشد دارد و رشد متوسط درآمدها در جامعه به رشد درآمد فقرا منجر میشود. آنها تلاش کردند تا مشارکت توسعه مالیه را در کاهش فقر در ۴۲ کشورکه شامل ۲۶ کشور در حال توسعه و ۱۶ کشور توسعهیافته بود، بررسی کنند بر این اساس دو معادله رگرسیون رشد و فقر تخمین زده شد.
برای اطلاع از نتایج این معادلات، تاثیرات کوتاه مدت آزادسازی مالیه در بازارهای بالغ و نوظهور، کانال بحرانهای مالیه، و…، دانلود نسخه pdf نوشته فرزانه فیض آبادی بسیار مفید است.
شما می توانید فایل PDF کامل این مقاله را پس از ثبت نام یا ورود دریافت نمایید
[restrict]
دریافت PDF کامل این مقاله
[/restrict]