میانگین زمان مطالعه: 3 دقیقه
نهتنها دانستن مسئلهای یک هنر هست
بلکه یاد دادن آن مسئله نیز هنر است
سیسرو (۴۳-۱۰۶پیش از میلاد) سخنور و سیاستمدار رومی
یک استراتژی خوب برای آموزش و یادگیری در مورد خود استراتژی چیست؟ از روی شباهتهای بین کتابهای مدیریت استراتژیک موجود میتوان فهمید که یک اتفاقنظر کلی راجع به بهترین راهکار برای این موضوع وجود دارد. اغراق نیست اگر بگوییم که آموزش مدیریت استراتژیک تحت سلطهی یک دستورالعمل ماشینوار قرار دارد. (اسپندر ۱۹۸۹). تقریباًهمهی کتابها این حوزه در ویژگیهای زیر مشترک هستند:
– تنوع پایین در افق دیدگاهها: تعداد محدودی تئوری و افق دیدگاه ارائه میشود که معمولاً دانستههای قدیمی و تثبیتشدهای هستند که دستورالعملها بهراحتی از آنها استخراج میشود.
– ساختار مرحلهبهمرحله: از یک راهکار استراتژیک مرحلهبهمرحله بهعنوان ساختار اصلی استفاده میشود تا از این طریق طرحریزی استراتژیک در فعالیتهای آموزشی، ساده و قدمبهقدم چیده شود.
– جهتگیری داخلی: باوجود محتوای فرعی راجع به جهانی بودن موضوع، انتخاب افق دیدگاهها، تئوریها، مثالها و نمونهها بهشدت محدود بهپیش زمینهی فکری خود نویسنده است.
افراد نهادگرا معمولاً نیاز به مشروعیت و مقبولیت را مورداشاره قرار میدهند، که نویسندگان این نوع کتابهای آموزشی را به سمت طبیعت، از روشهای معمول و دوری از نوآوری در سطح کلان سوق میدهد. روانشناسان اجتماعی بهاحتمالزیاد به این مسئله اشاره خواهند کرد که در طول سالها ساختار ذهنی مشترکی در میان جامعهی مدیریت استراتژیک به وجود آمده است که به چالش کشیدن الگوهای آموزشی فعلی را دشوار میکند.
اتخاذ یک افق دید جدید و اقتصادمحور از طرف نظریهپردازان، شاید از این یکنواختی در کتابهای آموزش مدیریت استراتژیک، بهعنوان یک نوع توافق نظر برداشت کند،که به دلیل سرمایهگذاریهای کلان گذشته توسط ناشران و اساتید کسبوکار، بر اساس یک استاندارد مشترک، پدید آمده است.
دلیل هرچه باشد، شگفتآور است که ویژگیهای اصلی کتابهای آموزش مدیریت استراتژیک از زمان پیدایش این رشته تغییر زیادی نکرده است. اما آموزش استراتژی چگونه بود اگر سنتگرایی آموزشی بهطور مداوم به چالش کشیده میشد و قوانین ماشینی زیر پا گذاشته میشدند؟ استراتژی به چه صورت تدریس خواهد شد اگر محدودیتهای فعلی کنار گذاشته شوند و روند تدریس به شکل جسورانهای از نو به وجود آید؟
بهطور خلاصه، چطور میشود اگر یک تفکر استراتژیک در تدریس استراتژی اعمال شود؟ در طول ۲۰ سال اخیر، مدام این سؤالات را از خودمان پرسیدهایم. نتیجهای که به آن رسیدهایم این است که تمام چهار ویژگی کتابهای فعلی حیطه آموزش مدیریت استراتژیک که در بالا به آنها اشاره شد، بهشدت از توسعه استقلال متفکران استراتژیک جلوگیری میکنند و درنتیجه هرچه سریعتر باید تغییر کنند و این دلیل نوشتن این کتاب با ویژگیهای زیر بود:
– افقهای دید استراتژیک متنوع: گسترهی وسیعی از افقهای دید و تئوریهای متفاوت و اکثراً متضاد ارائهشده است که نمایانگر پربار بودن بحثهای کنونی در میان دانشگاهیان و فعالان حوضهی مدیریت استراتژیک است.
– ساختار موضوعی: از یک ساختار موضوعی در نوشتن کتاب استفادهشده است بهطوریکه هر فصل آن بر روی یک موضوع استراتژیک کلیدی تمرکز میکند و هر موضوع از زاویههای متفاوتی موردبحث و بررسی قرارگرفته است، درنتیجه این اختیار به خواننده داده میشود که نتیجهگیری دلخواه خود را داشته باشد.
– متنهای اصیل: تعداد قابلتوجهی از مقالات معتبر و فصلهای کتابهای مختلف در این کتاب گنجاندهشده است، که یک گزارش دسته اول از ایدهها و نظریههای متفکران مطرح در حوزه استراتژی را به خواننده ارائه میدهد.
– جهتگیری بینالمللی: یک جهتگیری بینالمللی قوی، همانطور که در انتخاب موضوعات، نظریهها، متنها، مثالها و نمونهها نمایانگر است، در مرکزیت این کتاب قرار دارد.
این مقاله مقدمهای است از کتاب استراتژی؛ چشمانداز بینالمللی نوشته باب د.ویت. برای دانلود فایل PDF کتاب به زباناصلی میتوانید آن را از قسمت پایین دانلود بفرمایید.
شما می توانید فایل PDF این کتاب را پس از ثبت نام یا ورود دریافت نمایید
[restrict]
دریافت PDF کتاب
[/restrict]