به منظور بررسی رفتار فرد در یک سازمان، عوامل متعددی را باید مورد بررسی قرار داد. نگرش حاکم بر فرد بر روی میزان رضایت شغلی فرد و در نتیجه رفتار او در محیط کار تأثیر بسیاری را خواهد داشت. علاوه بر این شخصیت هر فرد و نیز درک او از محیط پیرامون نیز در شکلگیری رفتار فرد، چه در درون سازمان و چه بیرون از آن نقش دارند. امروزه سازمانها شکل جهانی به خود گرفتهاند و مدیران باید برای اداره سازمان خود، از ملتها و فرهنگهای مختلف شناخت کافی را داشته باشند و این موضوعی است که در ادامه این فصل به آن خواهیم پرداخت.
مبحث رفتار شناسی در علم روانشناسی به معنی مطالعه علمی رفتار و فرایندهای ذهنی موجود زنده است که از چهار منظر مورد بررسی قرار میگیرد: رفتاری، شناختی، روان تحلیلی و ذهنی گرا. در این درس قصد داریم تا در ارتباط با چهار عامل اصلی یعنی نگرش، شخصیت، ادراک و یادگیری توضیحاتی را بیان نماییم.
منظور از نگرشها، انعکاس احساسات شخص در رابطه با یک پدیده است که در رفتارسازمانی تمرکز بر روی مسائل مرتبط با کار است. نتایج اکثر تحقیقات از اواخر دهه ۶۰ تا کنون بیانگر وجود رابطهای معنادار میان نگرش و رفتار فرد در محیط کار است.
نگرش عمومی یک شخص به شغل خویش را با عنوان رضایت شغلی مطرح میکنند و از آن به عنوان معیاری برای ارزیابی میزان نگرش مثبت و رضایت فرد نسبت به شغل خویش استفاده می کنند. از جمله عوامل ایجاد کننده رضایت شغلی در فرد وجود کارهای فکری، پاداشهای برابر، همکاران همدل و همراه و… است.
کارکنان معمولاً مشاغلی را ترجیح می دهند که در آن شرایط استفاده از مهارتها و تواناییهایشان فراهم باشد و مجموعهای از وظایف، آزادی و بازخورد کاری برایشان مهیا گردد. وجود رضایت شغلی در کارکنان در میزان کارآیی آنها تأثیر مثبتی را خواهد داشت و یکی از نظریههای تأیید کننده این موضوع، نظریه “کارگر خوشحال” است.
شخصیت عامل تأثیرگذار دیگر در بروز رفتار فرد است. منظور از شخصیت، مجموعهای از ویژگیهای روانی دو سویه است که از طریق آنها میتوان رفتار فرد را در موقعیتهای خاص پیش بینی کرد. یکی از معتبرترین مقیاسهای اندازهگیری ویژگی های شخصیتی افراد، آزمون MBTI است که در آن با پاسخ به سوالات مختلف ویژگیهای شخصیتی فرد مشخص میگردد و با ترکیب این ویژگیها، پنج ویژگی شخصیتی اصلی را معرفی میکند. با این وجود تحقیقات انجام گرفته، تاثیر شخصیت را در بروز رفتار سازمانی اندک ارزیابی کردهاند.
عامل بعدی که در رفتار افراد مؤثر است، ادراک است. ادراک، بیان کننده برداشت افراد از محیط است تا بوسیله آن محیط اطراف خود را مفهوم سازی کنند. هر فرد از دیدگاه مختلفی به محیط اطراف مینگرد و از پذیرش واقعیات محیط اجتناب میکند و آنچه را که میبینید و تفسیر میکنید، میپذیرید.
یکی از مشهورترین تئوریها در این رابطه “تئوری اسنادی” است. این تئوری بیان میکند چون ما رفتاری را از یک فرد مشاهده میکنیم، درصدد میآییم تا علت یا علتهای درونی یا بیرونی آن را مشخص کنیم.
عامل چهارم دخیل در بروز رفتار، یادگیری است. یادگیری را میتوان هر نوع رفتار نسبتاً دائمی تعریف کرد که در نتیجه نوعی تجربه در رفتار رخ دهد. تمامی رفتار انسان قابل یادگیری است و این یادگیری در تمام مدت حیات فرد ادامه مییابد. کلید اصلی در فرایند یادگیری مربوط به دو تئوری، شکل دهی و الگو سازی است. تئوری شکل دهی حاصل آزمون و خطا در زندگی است و منظور از الگوسازی نوعی عمل مطابق رفتاری است که مشاهده میشود.
جهانی شدن و تأثیر آن بر رفتار عملکرد افراد در سازمان و نیز لزوم شناخت فرهنگ ها و ملتهای گوناگون توسط مدیریت موضوعی است که در این بخش به آن خواهیم پرداخت:
دنیای امروز و با جهانی شدن سازمان ها، توانایی مدیران در شناختشان از فرهنگ های مختلف و برقراری تعدیل در میان آنها و به کارگیری فرهنگ های مختلف در جهت تحقق اهداف سازمان اهمیت بسیاری پیدا کرده است. در این بخش به بیان چارچوبی برای شناسایی تفاوت های فرهنگی که در راهنمایی به مدیران شرکتهای چند ملیتی و یا مدیرانی که در کشورهای دیگر مشغول به کار هستند تأثیرگذار است خواهیم پرداخت.
سیستم اقتصاد جهانی برای مدیران مسائل و مشکلاتی را به وجود آورده است که در کشور خود با آنها مواجه نبودهاند. جهت مشخص نمودن تفاوت بین فرهنگهای گوناگون به دو تحقیق در این زمینه میپردازیم:
اول تحقیق کلاکهان و استرادبک که شش بعد فرهنگی را مورد بررسی قرار میدهد:
۱. رابطه با محیط
۲. توجه به زمان (توجه به فرهنگ گذشته، حال و آینده)
۳. ماهیت فرد (دیدگاه فرهنگ نسبت به ماهیت فرد)
۴. توجه به فعالیت
۵. توجه به مسئولیت
۶. مفهوم فضای کار
تحقیق دوم، تحقیق انجام گرفته توسط هافستد است. از نظر او کارکنان و مدیران از پنج بعد فرهنگ ملی با یکدیگر متفاوتاند:
۱. فردگرایی در مقایسه با جمع گرایی
۲. اختلاف قدرت
۳. اجتناب از پدیده عدم اطمینان
۴. مردسالاری در مقایسه با زن سالاری
۵. سوگیری دراز مدت در مقابل سوگیری های کوتاه مدت
درک و پی بردن به اختلاف بین فرهنگها، به ویژه برای مدیرانی ارزشمند است که میخواهند در کشورهای دیگر مشغول به کار شوند و یا افرادی که مدیریت سازمانهایی بر عهده میگیرند که اعضا و افراد آنها دارای فرهنگی متفاوت از فرهنگ خودشان هستند.
در پایان توصیه میشود با دریافت پاورپوینت مربوط به این فصل، توضیحات بیشتری را در رابطه با مطالب بیان شده در این مقاله مطالعه بفرمایید.
[restrict]
دریافت PDF این مقاله
[/restrict]